دانش به قدرت: رازهای مدیریت دانش در سازمانهای موفق
در عصر اطلاعات که در حال حاضر در آن زندگی میکنیم، دانش به عنوان یکی از مهمترین داراییهای سازمانی شناخته شده است. دانش، قدرت رقابتی سازمانها را تعیین میکند و به آنها امکان میدهد تا با تغییرات سریع محیط کسب و کار کنار بیایند. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک میکند تا دانش خود را به طور موثر جمعآوری، ذخیره، انتقال و استفاده کنند. این فرایند به سازمانها امکان میدهد تا از دانش موجود بهرهبرداری کنند، دانش جدید ایجاد کنند و از این طریق به بهبود عملکرد سازمانی برسند.
در این مقاله، ما به بررسی اهمیت مدیریت دانش در سازمانها، چگونگی پیادهسازی آن و تأثیرات آن بر عملکرد سازمانی خواهیم پرداخت. امیدواریم که این مقاله به شما کمک کند تا درک بهتری از اهمیت مدیریت دانش در سازمانهای امروزی پیدا کنید.
تعریف مدیریت دانش
مدیریت دانش فرایندی است که شامل جمعآوری، ذخیرهسازی، انتقال و استفاده از دانش در سازمان است. این فرایند به سازمانها کمک میکند تا از دانش موجود بهرهبرداری کنند و دانش جدید را ایجاد کنند.
مقاله پیشنهادی ما به شما همراهان گرامی: مطالعه مقاله اخلاق در مدیریت استراتژیک
تاریخچه پیدایش
پژوهشگران و دانشمندان زیادی برای یافتن آغاز پیدایش مدیریت دانش تحقیق کرده اند. تا به الان تاریخ مشخصی از آغاز پیدایش این مفهموم بنیادی در دست نیست. تئوریسینهای برجسته در این حوزه معتقد هستند که از چند صد سال قبل که شرکتهای خانوادگی یا فعالان تجاری ماهر برای حفظ بقای صنعت و تجارت خود. دانسته ها و نکات طلایی حرفه خود را به صورت محافظت شده به فرزندان خود انتقال می دادند. در واقع با انتقال این دانایی ها مدیریت دانش را پیاده می کردند.
آقای توماس آلن و اورت راجز در سال 1970-1971
در دانشگاه استنفود تحقیقاتی در مورد انتقال اطلاعات و فناوری انجام داده اند که کمک بزرگی به فهم و درک مدیریت دانش کردند.در واقع می توان گفت با شروع این تحقیقات مفهوم مدیریت دانش آغاز به پیدایش کرد.در سالهای 1980-1990 تحقیقاتی پیرو تحقیقات سالهای قبل، در مورد هوش مصنوعی و دانش اکتسابی مهندسی دانش انجام شد و مطالب ارزنده ای نیز عرضه شد.در سال 1990-1991 تحقیقات انجام شده کامل تر شدند و مطالبی در مورد مدیریت دانش منتشر شد.با تکمیل این تحقیقات به طور جدی موضوع مدیریت دانش مطرح شد و به عنوان یک رشته مدیریتی شناخته شد.
از سال 1990 فعالان حوزه تجاری و صنعتی به اهمیت دانش و مدیریت دانش پی بردند
و این موضوع بسیار مورد توجه مدیران در صنایع بزرگ قرار گرفت. و می توان گفت به یک موضوع حیاتی و ومزیت رقابتی تبدیل شد. اولین کشوری که مدیریت دانش را در سازمانهای خود شاهد بود، کشور ژاپن بود. در سال 1995 آقای کوجیه، نوناکا و تاکوچی تحقیقاتی در زمینه خلق دانش با عنوان “چگونه شرکتهای ژاپنی نوآوری و پویایی را بوجود میآورند؟” انجام دادند که گام های اولیه در پیاده سازی برداشته شد. پس از تحقیقات بسیار در این زمینه آقای نوناکا و تاکوچی یک مدل اجرایی نیز برای مدیریت دانش ارائه دادند. با موفقیت هایی که شرکت های ژاپنی به دست آوردند، این مفهوم در کشورهای اروپایی مورد توجه قرار گرفت و به آرامی پیاده سازی شد و نتایج فوق العاده ای به همراه داشت.
اهمیت مدیریت دانش
مدیریت دانش به سازمانها امکان میدهد تا به صورت موثر از دانش خود استفاده کنند. این میتواند منجر به افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها و افزایش رضایت کارکنان شود.
چگونگی پیادهسازی مدیریت دانش
پیادهسازی مدیریت دانش شامل چندین مرحله است: تعیین نیازها، جمعآوری دانش، ذخیرهسازی دانش، انتقال دانش و استفاده از دانش. هر مرحله نیاز به برنامهریزی دقیق و اجرای مناسب دارد.
در اینجا ما دانش را از دید ماهیت وجودی مورد بررسی قرار داده ایم:
-
دانش صریحExplicit knowledge:
- دانش صریح یا آشکار همان اطلاعات ملموسی است که در سازمان وجود دارد. مثل محتوای معرفی محصول، گزارش های تایپ شده یا کتابخانه آموزشی درون سازمان.
-
دانش ضمنیImplicit knowledge:
- این دانش پس از انجام امور و به دست آوردن.تجربیات به دست می آید.به عنوان مثال: تجربه به دست آمده از یک ماموریت یا یک نکته به دست آمده از برخورد با مشتری.
-
دانش تاکتیکیTacit knowledge:
- این دانش بسیار ظریف تر است . فرض کنید یک کارمند جدید پس از مطالعه دانش صریح و در دست داشتن ابزارهای لازم شروع بهکار میکند.در نحوه درست ابزار و دانش صریح، نکات کوچکی وجود دارد که مانند فوت کوزه گری است. اگر فرد این نکات را نداند نتیجه حاصل مطلوب نخواهد بود.
-
دانش اعلامیDeclarative knowledge:
- دانش اعلامی که به آن دانش توصیفی. و گزاره ای هم گفته می شود. این دانش در مورد اطلاعات مبتنی بر اصول مفاهیم، رویداد ها و فرهنگ سازمانی مربوط به نقش شغلی مختلف در سازمان است. به عنوان مثال فرهنگ سازمانی مدیران و کارمندان در بخش های مختلف مبوط به آن بخش است. این فرهنگ در نحوه اجرای نقش شغلی و ایجاد ارتباط بسیار مهم است.
-
دانش رویه ایProcedural knowledge:
- این دانش که به دانش امری نیز شناخته می شود به روشهای مختلف انجام یک فرایند تمرکز دارد. دانش رویه ای به سوالات “چگونه” انجام دادن یک کارخاص ، پاسخ می دهند. برای انجام یک کار خاص روشهای مختلفی وجود دارد. لطلاعات مهمی که در فرایندهای کسب و کار وجود دارد، از حیاتی ترین دانشهای سازمان است. به عنوان مثال : چگونه فرهنگ مشارکت در سازمان را افزایش دهیم؟ برای این کار روشهای مختلفی وجود دارد
-
دانش پیشینیA priori knowledge:
- این دانش که در فلسفه، ریاضیات نیز وجود دارد، اینگونه معنا می شود که پیش از انجام کار اصلی باید علم و دانش اولیه ای داشت که بتوان کار خاص را انجام داد. در سازمانها این دانش کمتر دیده شده است. اما در ادامه راه سازمان و تعیین استراتژی ها بسیار کمک کننده است. این دانش با تجربه به دست نمی آید و نتیجه استدلال منطقی یا انتزاعی است. به عنوان مثال: مدیران میدانند که برای موفقیت در بازار تخصصی خود باید نرخ تبدیل را بالا ببرند. بر اساس این تحلیل، تصمیمات مهمی اتخاذ می کنند.
-
دانش پسینیA posteriori knowledge:
- دانش پسینی بر خلاف دانش پیشینی تجربه ای است که بعد از انجام یک کار به دست می آید. این دانش بسیار نهفته و در ذهن افراد کاملا متفاوت است. اما باعث ایجاد خلاقیت و نو آوری می شود. به عنوان مثال: ارزیابی انجام فرایند مشخصی در سازمان. نحوه عملکرد این فرایند در ذهن افراد متفاوت. است و گاه تمامی فرایند را در ذهن خود جور دیگه ای چیده باشند. با ثبت این دانش، میتوان از دانش پسینی برای اصلاح و بهبود استفاده کرد.
هدف مدیریت دانش چیست؟
هدف اصلی مدیریت دانش بهبود کارایی سازمان و حفظ دانش در سازمان است. مدیریت دانش در فرایند شفافی که انجام می دهد در تلاش است تا دانش های جاری در سازمانها ثبت، ذخیره و دسته بندی کند. سپس بستری فراهم آورد تا افراد بتوانند دانش خود را به اشتراک بگذارندو همگی به آسانی به دانش های درون سازمان دسترسی داشته باشند. با بکارگیری دانش، می توان آن را ارزیابی کرد و آن را به روزرسانی کرد. این چرخه دانش را حفظ می کند و با افزایش تخصص کارکنان و دانش سازمانی، کارایی بهبود می یابد. این امر باعث ایجاد مزیت رقابتی بین رقبا می شود. مزیت رقابتی نیز دیگر هدف مدیریت دانش است.
مزیتهای مدیریت دانش چیست و این مزایا چگونه به سازمان کمک میکنند؟
-
ورود سریعتر و مؤثرتر
یکی از مهمترین مزایای مدیریت دانش، افزایش دسترسپذیری به دانش سازمانی است. هنگامیکه کارمندی مسئولیت شغلی جدیدی. را بر عهده میگیرد، یافتن سریع. اطلاعات بهرهوری. او را افزایش میدهد و کاهش زمان موردنیاز برای راه انداختن او به صرفهجویی در هزینههای سازمان منجر میشود. این کار با استفاده از رویکردهای فناورانه مدیریت دانش، مانند استقرار نرم افزار مدیریت دانش در سازمان انجام میشود.
-
کاهش زمان بازآفرینی دانش موجود
چالش بسیار پرتکرار در بسیاری از سازمانها، یافت پاسخ برای سوالات تکراری است. در بسیاری موارد کارکنان سازمان به راهکارهای اجراشده برای حل مسائل گذشته دسترسی ندارند. با مدیریت دانش مؤثر، همه افراد در سازمان زمان کمتری را برای پاسخ دادن به سؤالات تکراری صرف. کرده و بر کارهای معنادارتر و لذتبخشتر تمرکز میکنند.
-
سرعت بخشیدن به نوآوری
ارتقاء سطح نوآوری سازمانی یکی از اهداف کلان مدیریت دانش است. به طور کلی کارکنان با دسترسی به دانش تخصصی کار خود را به شکل مؤثر و کارآمدتری انجام میدهند. سهولت در دسترسی به اطلاعات به آنها اجازه میدهد تا از یافتههای تیمهای دیگر نیز استفاده کنند تا اشتباهات خود را تکرار نکنند و آموختههای هریک از آنها سریعتر منتشر شود.
-
جلوگیری از خروج دانش افراد خبره
پیادهسازی تکنیکهایی مانند استخراج دانش خبرگان ، به سازمان کمک میکند تا از خروج دانش افراد خبره و متخصص جلوگیری کند. بر اساس آمارهای منتشر شده، بسیاری. از سازمانها به دلیل نبود فرایندی. برای مدیریت دانش به راحتی تجربیات افراد خبره را از دست میدهند. به بیان دیگر این سازمانها دچار فراموشی سازمانی غیرهدفمند میشوند.
چه اتفاقهایی منجر به استفاده از راهکارهای مدیریت دانش میشود؟
احتمالاً برایتان این سؤال پیش بیاید که شرکتها بهواسطه چه اتفاقهایی تصمیم میگیرند این امر را در سازمانشان بهکار ببرند. در ادامه به چند مورد مهم که منجر به این تصمیم میشود میپردازیم:
-
زمانی که دو سازمان با هم ادغام میشوند
- یا زمانی که یک شرکت اقدام به خرید و تملک شرکتی دیگر میکند. در این شرایط نیاز است هر دو مجموعه در بخشهای مختلف. به اطلاعات، مستندات و شیوههای کاری دسترسی سریع داشته باشند و تیمها هم برای اشتراک . گذاشتن تخصصشان تشویق شوند.
-
وقتیکه موعد بازنشستگی برای کارکنان کلیدی فرامیرسد
- و نیاز است دانش آنها قبل از خروج کسب و به سازمان منتقل شود. البته در این مورد باید حتماً زمان کافی برای این کار وجود داشته باشد.
-
زمانی که سازمان به طور مرتب استخدامیهای جدیدی دارد
- که نیازمند آموزش و آنبوردینگ هستند.
این سه مورد از رایجترین دلایل برای شروع فرایند مدیریت دانش است. فرایندی که مزایا و ارزش زیادی به همراه دارد و تحقیقات علمی هم این مزایا را تأیید میکنند. این تحقیقات نشان میدهند این امر به شکل مثبتی بر ظرفیتهای پویا و عملکرد سازمانی تأثیر میگذارد.
نتیجهگیری
مدیریت
دانش یکی از مهمترین عوامل موفقیت سازمانی در قرن 21 است. با پیادهسازی استراتژیهای مدیریت دانش موثر، سازمانها میتوانند بهرهوری خود را افزایش دهند، هزینهها را کاهش دهند و رضایت کارکنان را افزایش دهند.
در عصر اطلاعات، دانش به یکی از مهمترین. داراییهای سازمانی تبدیل شده است. سازمانهایی که میتوانند دانش خود را به طور موثر مدیریت کنند، قادر خواهند بود به رقابت با سرعت تغییرات محیط کسب و کار کنار بیایند.
با این حال، این امر نیازمند تلاش و تعهد طولانی مدت است. این یک فرایند پیچیده است که نیاز به برنامهریزی. دقیق، اجرای مناسب و ارزیابی مداوم دارد. اما با توجه به سودهای بالقوه ای که میتواند به سازمان برساند، تلاش ارزشمندی است.
در نهایت، مدیریت دانش یک سرمایهگذاری در آینده سازمان است. با استفاده موثر از دانش، سازمانها میتوانند پایداری و موفقیت در دنیای کسب و کار فعلی و آینده را تضمین کنند.
برای ارسال نظر لطفا ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. صفحه ورود و ثبت نام